مهمترین اصطلاحات اقتصادی مرتبط با وام و سرمایه گذاری 2024

اصطلاحات اقتصادی

معرفی مهمترین اصطلاحات اقتصادی مرتبط با وام و سرمایه گذاری به زبان ساده.

 

فهم اصطلاحات اقتصادی سوئدی به ویژه زمانی که در امور اقتصادی در این کشور سروکار داریم، گاهی اوقات ممکن است چالش‌برانگیز باشد. به منظور تسهیل درک و تبیین این اصطلاحات برای جامعه ما، در اینجا توضیحاتی از مهمترین اصطلاحات اقتصادی را به زبان فارسی ارائه می‌دهیم. به ویژه در این توضیحات، تمرکز خاصی بر روی اصطلاحات مرتبط با وام‌گیری و سرمایه‌گذاری واقع شده است.

امیدواریم که این توضیحات به شما کمک کنده تا هنگام سروکار داشتن با این جنبه‌های مهم اقتصادی، بهتر و آگاهانه‌تر عمل کنید. هدف ما افزایش روشنی و درک فرآیندها و تصمیمات اقتصادی است و امیدواریم که این توضیحات در سفر اقتصادی شما در سوئد موثر باشند.

مهمترین اصطلاحات اقتصادی مرتبط با وام

 

1. **Amortering (بازپرداخت):**
فرآیند بازپرداخت مبلغ وام به مرور زمان، معمولاً از طریق پرداخت‌های منظم.

2. **Sparande (پس‌انداز):**
فرآیند جمع‌آوری پول به منظور استفاده در آینده و ساخت اندوخته مالی.

3. **Ränta (نرخ بهره):**
میزان پولی که باید برای قرض گرفتن پرداخت شود، معمولاً به عنوان درصدی از مجموع مبلغ وام.

4. **Kreditvärdering (ارزیابی اعتبار):**
ارزیابی توانایی یک فرد یا شرکت برای بازپرداخت وام بر اساس تاریخچه اعتباری و شرایط مالی.

5. **Låneperiod (مدت زمان وام):**
زمان مشخصی که برای بازپرداخت مبلغ وام تعیین شده است.

6. **Skuldkonsolidering (ادغام بدهی):**
ادغام چندین بدهی به یک بدهی تک به منظور سهولت در بازپرداخت.

7. **Utlåning (پرداخت):**
عمل امانت دادن پول به کسی دیگر.

8. **Hypotekslån (وام مسکن):**
یک وام محدود به خرید یا بازسازی ملک با ملک خود به عنوان تضمین.

9. **Kreditgräns (سقف اعتبار):**
حداکثر میزان مبلغی که یک فرد یا شرکت می‌تواند از طریق اعتبار برخوردار شود.

10. **Minimumbetalning (پرداخت حداقلی):**
میزان کمترین پرداخت مالی که باید هر ماه انجام دهید، به عنوان یک بخش از بازپرداخت.

11. **Utbetalning (پرداخت):**
انتقال پول به یک شخص یا سازمان دیگر.

12. **Lånekostnad (هزینه وام):**
مجموع هزینه‌های ناشی از قرض گرفتن یک مبلغ وام.

13. **Sparmål (هدف پس‌انداز):**
مقدار پول مورد نظر برای جمع‌آوری و پس‌انداز که به عنوان هدف تعیین شده است.

14. **Övertrassering (سپری):**
وضعیتی که موجب می‌شود حساب بانکی منفی شود و مبلغ بیشتر از موجودی در حساب برود.

15. **Avkastning (بازده):**
میزان سود یا سودآوری از سرمایه‌گذاری‌ها یا پس‌اندازها.

16. **Autogiro (اتوگیرو):**
یک سیستم خودکار برای پرداخت صورت‌حساب‌ها از حساب بانکی.

17. **Inlåningsränta (نرخ سپرده):**
نرخ بهره‌ای که بانک به شما برای پولی که در حساب خود سپرده گذاشته‌اید، پرداخ

ت می‌کند.

18. **Sparkonto (حساب پس‌انداز):**
حساب بانکی برای جمع‌آوری پول به عنوان پس‌انداز.

19. **Räntekostnad (هزینه بهره):**
مجموع هزینه‌های ناشی از پرداخت بهره بر روی وام یا سپرده‌ها.

20. **Sparande med fast ränta (پس‌انداز با نرخ ثابت):**
یک حساب پس‌انداز با نرخ بهره‌ای ثابت برای مدت زمان مشخص.

21. **Lån med variabel ränta (وام با نرخ متغیر):**
یک وام با نرخ بهره‌ای که ممکن است با گذشت زمان تغییر کند.

22. **Skuld (بدهی):**
مقدار پولی که باید به کسی یا به یک موسسه بپردازید.

23. **Ränteavdrag (کاهش مالیات بهره):**
میزان کاهش مالیاتی که ممکن است بر اساس پرداخت بهره بر روی وام یا سپرده‌ها اعمال شود.

24. **Sparande med löpande ränta (پس‌انداز با نرخ متغیر):**
یک حساب پس‌انداز با نرخ بهره‌ای که ممکن است با گذشت زمان تغییر کند.

25. **Betalningsanmärkning (سوءپرداخت):**
یک رکورد منفی در تاریخچه اعتبار به دلیل عدم پرداخت بدهی‌ها به موقع.

26. **Lån med säkerhet (وام تضمین شده):**
یک وام که با دارایی یا مالکیت تضمین می‌شود.

27. **Inlåningsgaranti (تضمین سپرده):**
یک تضمین بانکی برای حفاظت از سپرده‌ها تا یک حد معین.

28. **Aktiefond (صندوق سهام):**
یک صندوق سرمایه‌گذاری که سرمایه‌گذاری در سهام مختلف را اداره می‌کند.

29. **Ränteökning (افزایش بهره):**
افزایش نرخ بهره که ممکن است منجر به افزایش هزینه بهره شود.

30. **Låneskydd (حفاظت وام):**
یک بیمه که افراد را در صورت ناتوانی در پرداخت اقساط وام حفاظت می‌کند.

31. **Fonder (صندوق):**
پولی که توسط گروهی از افراد یا سازمان‌ها گردآوری شده و به سهم‌داران توزیع می‌شود.

32. **Sparränta (نرخ بهره پس‌انداز):**
نرخ بهره‌ای که بانک به شما برای پولی که در حساب پس‌انداز خود نگهداری می‌کنید پرداخت می‌کند.

33. **Kreditupplysning (استعلام اعتبار):**
یک ارزیابی از سوی یک موسسه مالی برای ارزیابی اعتبار یک فرد یا شرکت.

34. **Investering (سرمایه‌گذاری):**
سرمایه‌گذاری به کاربرد پول برای خرید دارایی‌ها با امید به تولید بازده یا افزایش سرمایه در طول زمان.

35. **Ekonomisk planering (برنامه‌ریزی مالی):**
برنامه‌ریزی برای مدیریت و بهبود وضعیت مالی شخص یا شرکت.

36. **Lånebelopp (مبلغ وام):**
مقدار پولی که یک فرد یا شرکت از یک موسسه مالی گرفته و باید بازپرداخت کند.

37. **Sparande med hög ränta (پس‌انداز با نرخ بالا):**
حساب پس‌انداز با نرخ بهره‌ای بالا که بیشتر سودآوری را فراهم می‌کند.

38. **Räntefri period (دوره بدون بهره):**
یک دوره زمانی که در آن به شما اجازه می‌دهد بدون پرداخت بهره از وام استفاده کنید.

39. **Betalningsplan (برنامه پرداخت):**
یک برنامه که جزئیات بازپرداخت وام یا بدهی را مشخص می‌کند.

 

40. **Bolån (وام مسکن):**
یک وام مخصوص خرید یا بازسازی ملک با ملک خود به عنوان تضمین.

41. **Sparplan (برنامه پس‌انداز):**
یک برنامه جهت جمع‌آوری پول به صورت منظم و سازمان‌یافته.

42. **Deposition (پیش‌پرداخت):**
مقدار پولی که به عنوان تضمین برای اجاره یا اخذ وام از شما درخواست می‌شود.

43. **Långsiktig investering (سرمایه‌گذاری بلندمدت):**
سرمایه‌گذاری با هدف برداشت بازده در بازه زمانی طولانی‌تر.

44. **Kreditbedömning (ارزیابی اعتبار):**
ارزیابی توانایی یک فرد یا شرکت برای بازپرداخت وام بر اساس تاریخچه اعتباری.

45. **Inkomstskatt (مالیات درآمد):**
مبلغ پولی که از افراد و شرکت‌ها بر اساس درآمد آن‌ها جمع‌آوری می‌شود.

46. **Risk (ریسک):**
احتمال اتفاقات نامطلوب که ممکن است تاثیر منفی بر سرمایه‌گذاری یا مالیات داشته باشد.

47. **Bostadsrättsförening (انجمن مسکونی):**
یک تشکل که مالکان واحدهای مسکونی را در یک ساختمان به هم متصل می‌کند.

48. **Lån med fast ränta (وام با نرخ ثابت):**
یک وام با نرخ بهره‌ای ثابت طی تمام مدت وام.

49. **Månatlig räntekostnad (هزینه بهره ماهانه):**
میزان پولی که باید هر ماه به عنوان بهره بر روی وام پرداخت کنید.

50. **Kreditkort (کارت اعتباری):**
یک کارت پرداخت الکترونیکی که به شما اجازه می‌دهد مبلغ پولی را که ندارید به عنوان وام بگیرید.

 

کاربردترین اصطلاحات اقتصادی مرتبط با سرمایه‌گذاری در سویدن

 

1. **Avtal om köpoption (توافق‌نامه گزینه خرید):**
یک توافق که به فرد یا شرکت امکان می‌دهد برای یک دارایی خاص به قیمت مشخصی در آینده خریداری کند.

2. **Kapitalvinst (سود سرمایه‌ای):**
سودی که از فروش دارایی یا سرمایه‌گذاری به دست می‌آید.

3. **Indexfond (صندوق شاخص):**
یک صندوق سرمایه‌گذاری که تلاش می‌کند عملکرد یک شاخص مالی را تقلید کند.

4. **Hedgefond (صندوق حسابرسی):**
یک صندوق سرمایه‌گذاری متخصص که با استفاده از روش‌های متنوع به دنبال حفظ یا افزایش سرمایه است.

5. **Värdepapper (اوراق بهادار):**
هر نوع مالکیت یا بدهی که به صورت قابل معامله باشد، از جمله سهام، اوراق تسهیلاتی و اوراق مشارکت.

6. **P/E-kvot (ضریب P/E):**
نسبت قیمت به سود تا منتهی یک دوره زمانی، که معمولاً به عنوان یک شاخص ارزیابی استفاده می‌شود.

7. **Dividend (سود سهام):**
پرداخت منظم سودهای نقدی به سهامداران توسط یک شرکت.

8. **Blue Chip-aktier (سهام بلوچیپ):**
سهام شرکت‌های بزرگ و پایدار با روند سوددهی قوی.

9. **Diversifiering (تنوع‌بخشی):**
توزیع سرمایه در دارایی‌های مختلف جهت کاهش ریسک سرمایه‌گذاری.

10. **Leverage (زیرساختار مالی):**
استفاده از بدهی برای افزایش حجم سرمایه‌گذاری و بالا بردن بازده.

11. **Initial Public Offering (IPO) (عرضه عمومی اولیه):**
مرحله اولیه عرضه سهام یک شرکت به عموم.

12. **Riskkapital (سرمایه‌گذاری خطرپذیر):**
سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نوپا یا در حال توسعه با ریسک بالا.

13. **Börsnotering (ثبت در بورس):**
ورود یک شرکت یا دارایی به بازار بورس.

14. **Bull Market (بازار گاو):**
یک بازار که در آن قیمت‌ها به طور مستمر در حال افزایش هستند.

15. **Bear Market (بازار خرس):**
یک بازار که در آن قیمت‌ها به طور مستمر در حال کاهش هستند.

16. **Realränta (بهره‌ای واقعی):**
نرخ بهره با احتساب نرخ تورم و دیگر عوامل مؤثر.

17. **Marknadsvärde (ارزش بازار):**
ارزش کل سهام یک شرکت در بازار مالی.

18. **Avkastningsrisk (ریسک بازده):**
احتمال تغییرات در بازده سرمایه‌گذاری.

19. **Kapitalmarknad (بازار سرمایه):**
بازاری که برای خرید و فروش اوراق بهادار و سایر دارایی‌های مالی استفاده می‌شود.

20. **Mikrofinans (میکرومالیات):**
ارائه خدمات مالی به افراد یا کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در مناطق کم درآمد.

21. **Hedge (حفاظت):**
استفاده از راهکارهای متنوع برای محافظت در برابر ریسک سرمایه‌گذاری.

22. **Fondförvaltare (مدیر صندوق):**
فرد یا شرکتی که مسئول مدیریت سرمایه یک صندوق سرمایه‌گذاری است.

23. **Räntefond (صندوق سرمایه‌گذاری به سود):**
یک صندوق که در اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌کند.

24. **Börsmäklare (کارگزار بورس):**
شخص یا

شرکتی که به عنوان واسطه در معاملات بورسی عمل می‌کند.

25. **Margin Call (تماس مارژین):**
تقاضای افزودن سرمایه به یک حساب مارژین به دلیل کاهش ارزش دارایی‌ها.

26. **Aktieoption (گزینه سهام):**
حق خرید یا فروش سهام به قیمت مشخص در آینده.

27. **Tillväxtaktier (سهام رشد):**
سهام شرکت‌هایی که با سرعت بالاتری نسبت به صنعت یا بازار رشد می‌کنند.

28. **Pengemarknad (بازار پول):**
بازاری که برای انتقال و قرض‌دادن پول به مدت کوتاه مدت استفاده می‌شود.

29. **Optionshandel (معامله گزینه):**
خرید و فروش گزینه‌های سرمایه‌گذاری به منظور بهره‌مندی از تغییرات قیمت.

30. **Private Equity (سرمایه گذاری خصوصی):**
سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها یا دارایی‌های غیرعمومی.

31. **Kapitalstruktur (ساختار مالی):**
ترکیب از بدهی و سرمایه در یک سازمان.

32. **ETF (صندوق معاملات بورسی):**
یک صندوق سرمایه‌گذاری که به صورت عمومی در بازار معاملات می‌شود.

33. **Penny Stock (سهام ارزان):**
سهام شرکت‌های کوچک با ارزش بازار پایین.

34. **Aktieemission (صدور سهام):**
صدور سهام تازه توسط یک شرکت.

35. **Aktiesplit (تقسیم سهام):**
تقسیم سهام شرکت به قسمت‌های کوچکتر بدون تغییر در ارزش.

36. **Hållbarhetsinvestering (سرمایه‌گذاری پایدار):**
سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها یا صنایع با توجه به عوامل محیطی و اجتماعی.

37. **Kapitalförlust (ضرر سرمایه‌ای):**
ضرر ناشی از فروش یا افت ارزش دارایی‌ها.

38. **Optionsskrivning (نگارش گزینه):**
نوشتن یک گزینه با هدف کسب پول از طریق فروش گزینه.

39. **Fondandel (قسمت صندوق):**
یکی از قسمت‌های معامله‌پذیر یک صندوق سرمایه‌گذاری.

40. **Volatilitet (نوسانات):**
میزان تغییرات قیمت در یک دارایی یا بازار.

41. **Realinvestering (سرمایه‌گذاری واقعی):**
سرمایه‌گذاری در دارایی‌های فیزیکی مانند املاک و مستغلات.

42. **Fusion (اندوخته):**
ادغام دو یا چندشرکت به یکدیگر.

43. **Jämviktspris (قیمت تعادل):**
قیمتی که بازار تمایل دارد به آن برسد در صورتی که هیچ فشار خرید یا فروشی وجود نداشته باشد.

44. **Bioteknik (بیوتکنولوژی):**
سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها یا صنایع مرتبط با بیوتکنولوژی.

45. **Aktieägare (سهامدار):**
شخص یا شرکتی که سهام یک شرکت را در اختیار دارد.

46. **Högriskinvestering (سرمایه‌گذاری با ریسک بالا):**
سرمایه‌گذاری در دارایی‌ها یا پروژه‌های با احتمال خطر بیشتر.

47. **Makroekonomi (اقتصاد بزرگ):**
مطالعه عمومی اقتصاد کلان که به تاثیرات اقتصادی بر جوامع و نقش دولت توجه دارد.

48. **Riskaversion (اجتناب از ریسک):**
نوعی از رفتار سرمایه‌گذاری که به اجتناب از ریسک و ترجیح دادن امانت به جای قرض اشاره دارد.

49. **Institutionell investerare (سرمایه‌گذار نهادی):**
سازمان یا مؤسسه‌ای که به عنوان یک نهاد سرمایه‌گذاری عمل می‌کند.

50. **Utdelning (تقسیم سود):**
پرداخت سودهای نقدی به سهامداران توسط یک شرکت.

51. **Marknadsorder (دستور بازار):**
یک دستور خرید یا فروش با قیمت فعلی بازار.

52. **Hedgefondförvaltare (مدیر صندوق حسابرسی):**
فرد یا شرکتی که مسئول مدیریت یک صندوق حسابرسی است.

53. **Placeringshorisont (دید افق سرمایه‌گذاری):**
زمان مدت مورد انتظار برای نگهداری یا فروش یک دارایی.

54. **Index (شاخص):**
مجموعه‌ای از دارایی‌ها که عملکرد بازار یا صنعت را نمایان می‌کند.

55. **Kapitaltillväxt (رشد سرمایه):**
افزایش ارزش سرمایه‌گذاری در طول زمان.

56. **Mäklaravgift (کارمزد کارگزار):**
مبلغی که به عنوان هزینه برای خدمات کارگزاری در معاملات پرداخت می‌شود.

57. **Underperformance (عملکرد ضعیف‌تر):**
نتایج کمتر از متوسط یا انتظارات معمول.

58. **Shortsäljare (فروشنده کوتاه):**
فرد یا شرکتی که سهام یا دارایی‌ها را فروش می‌کند و امیدوار است قیمت آن‌ها کاهش یابد.

59. **Fondkostnad (هزینه صندوق):**
هزینه‌های مرتبط با مدیریت ی

ک صندوق سرمایه‌گذاری.

60. **Inlåningsränta (نرخ بهره سپرده):**
نرخ بهره‌ای که بانک به شما برای پولی که در حساب بانکی خود نگهداری می‌کنید پرداخت می‌کند.

بیشتر بدانید…